شمارش معكوس براي ديدن تو .....
مهرسام جونم اين روزا خيلي دير مي گذره .هر روز بيدار مي شم و انگار تا شب به اندازه ي 1 سال گذشته ،خيلي دوس دارم به اميد خدا و اين ماه عزيز صحيح و سالم بغلت بگيرم .راستي بابايي خوابتو ديده بود .گفت ديده يه پسر ناز و تپل تو بغلش بودو داشته تكونش ميداده.آخي
خيلي خوشحال شدم.
من كه دارم ديوونه ميشم
مامان زهرا جون و آقاجون حسين و دايي مهران و زندايي فاطي همه منتظرن
خاله مينا كه بدتر .ميگه پس كي دوس پسرم بدنيا مياد
خاله محبوبه هم كه هنوز پيشه مونه . جديدا بي اعصاب شده.الان اينجا پيشم نشسته
توكه ماشاالله داري .اينورو سوراخ مي كني ميري يه ور ديگه .خلاصه .بيكار نيست.
مراقب خودت باش تپليه من.
انشاالله هميشه سالم باشي.
اميدوارم اين چند هفته هم به خوبي و به كمك خداي بزرگ و امام حسين (ع) وبرادرشون حضرت ابوالفضل بگذره .من و تمومه مامانايي كه ميخوايم زايمان كنيم راحت زايمان كنيم و ني ني هامون رو صحيح و سالم بغل بگيريم .
از همه ي مامانايي كه سر مي زنن.كمال تشكر رو دارم